زمزمه | خوش اومدی آبرو داری کردی / حاج سید رضا نریمانی

🔊 بخش چهارم زمزمه | خوش اومدی آبرو داری کردی / حاج سید رضا نریمانی | دریافت



📋 خوش اومدی آبرو داری کردی

سبک_روضه /بخش اول صوت

روضهحضرترقیه (س)

با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خوش اومدی، آبرو داری کردی
هرجا زمین خوردم یه کاری کردی

هرجایی که میزدن این یتیم و
صدا زدم بابای غیرتیم و

میگن مثل زهرا، این بچه هم خودش مُرد
هیشکی نگفت کتک خورد، کی اشکش و در آورد؟!

حتما میگن بابا، خودش شکسته بازوش
خورده به جایی پهلوش، سوخته خودش سر و روش
مَنْ الَّذی أَيتمني

حالا که شد گوشواره‌م بِدُزدن
نذار لباس پاره رو بدزدن

همون بلایی که سَرت آوردن
شاهدِ من پیرهنیه که بردن

وقتی میگم بابا، دوست داری دخترت رو
تکون بده سرت رو، ببین نیلوفرت رو

وقتی میگم بابا، منو بگیر توو آغوش
زجر و کنم فراموش، نَرَم دوباره از هوش
مَنْ الَّذی أَيتمني

بدون تو تا حالا سر نکردیم
با یکی مثل شمر سفر نکردیم

توی مسیر چند دفعه زد توو گوشم
نیزه رو می‌گرفت میذاشت رو دوشم

بابا اون دختر که، خیلی بلنده موهاش
سنگینه دست باباش، بیشتر مراقبم باش

بابا نازم کن بیشتر که، از سر شب زدم زار
خوردم زمین توو بازار، افتاده دستم از کار
مَنْ الَّذی أَيتمني

*شاعر: #محمد_اسدالهی


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

میزدن آه! دونه دونه
یه جوری که جاشم بمونه

شنیدم برام قصه می‌گفتی یادمه بابا، می‌گفتی با پا مادرت و زدن…
ای حسین…
هم بی‌بی هم این دختر شبانه غسل داده شد. هم بی‌بی رو امیرالمومنین از زیر پیراهن غسل داد، هم زینب توو خرابه از زیر پیراهن این بدن کوچولو رو غسل میداد.
توو مدینه امیرالمومنین سر به دیوار گذاشت های های گریه می‌کرد، گفت آخه دستم رسید به بازوی ورم کرده‌ی زهرا. توو خرابه هم دیدن بی‌بی سرش و به دیوار گذاشته چی شده؟! عمه جان! چی شده؟! آخه هرجای بدنش و دست میذارم کبوده. پهلوش ورم کرده، بازوش ورم کرده، به من چیزی نمی‌گفت؛ ولی یاد مدینه مادرم افتادم.
آخه مدینه مادر ما رو بین در و دیوار و قرار دادن. بین در و دیوار فشار داد در و نه این که فکر کنی یه لگدی زده رها شده؟! نه! لگد و زد همینجور در و فشار میداد. از بالا ناقه هم که زمین خورد، همچین که زجر اومد بالاسرش، روایت میگه از مو گرفتش؛ با موی سر بلندش کرد…

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ